1
دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد کاشان، دانشگاه آزاد اسلامی، کاشان، ایران
2
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد نراق، دانشگاه آزاد اسلامی، نراق، ایران
چکیده
کنایه آن مقولهی زبانی است که از گذشته تاکنون در بستر حرکت خود، تنوع و دگرگونیهایی را پشت سر گذاشته و در سبک هندی علاوه بر آن کنایات گذشته، کنایههای جدید و متنوع تری آفریده شده است. این مقاله میکوشد با استناد به منابع موجود، با ملاکهای علمی، ضمن بررسی کنایات سبک هندی، آن ها را با سبک های پیشین، بررسی و تحلیل کند. روش در این پژوهش از نوع تحلیلی اسنادی است. ابتدا تمام فرهنگ هایی که در زمینه کنایات ارائه شده بود، مطالعه گردید، سپس فیش برداری و طبقه بندی صورت گرفته است. ابتدا پس از طرح و بحث موضوع و ذکر پیشینهی تحقیق، به تعریف کنایه میپردازد و آن را، از حیث جانشینی، هم نشینی، کمیّت و گشتار(ژرف ساخت و رو ساخت)، معین می کند. آن چه را که نگارنده از کنایه فهمیده با طبقه بندی خاصی ارائه می کند. به ذکر نمونهها و مصادیق کنایه می پردازد. کنایههای نو و تکراری را از هم تفکیک می کند. کنایات را در قالب اشکال و نمودارها، تحلیل و دسته بندی می کند و در پایان به مقایسهی کنایههای تکراری و غیر تکراری یا نو و سنتی در ۴۰ غزل از دیوان بیدل می پردازد و درصد آن کنایات را با عدد و رقم نشان می دهد و با بررسی آن ها به این اهداف و نتایج دست پیدا می کند که از گذشته تاکنون چه تفاوتهایی در این امر واقع شده و شبکهی تداعی و تخیل شعرا چه تفاوتهایی نسبت به هم داشتهاست.